خطرات كوهستان
خطر چيست ؟
به شرایطی که گروه را از حالت عادی و طبیعی خود خارج کند خطر گفته میشود . اصلا این حالت ناگهانی بوجد آمده و با آسیب رساندن همراه است. هیچ گاه نمیشود شرایط خطر را پیش بینی کرد.البته عملکرد خود انسان هم در بوجود آمدن این شرایط تاثیر دارد که این حالت از قبل برنامه ریزی نمیشود. خطر عموما شرایطی است که در اثر ضعف یا عدم تشخیص در مراحل کنترل بوجود می آید گاهی خطر به حدی پیشرفت میکند که گروه را وارد شرایط اضطراری یا بحران میکند لذا بایستی خطر را بدرستی شناخت و آمادگی کامل را برای مقابله بدست آورد.
انواع خطر
خطر به دو دسته کلی تقسیم میشود
الف) خطرات طبیعی (خطر هایی که منشا محیطی دارند)
کوهنوردان در مقابل خطرهایی که طبیعت منشا به وجود آمدن آن ها است هیچ توانی برای مقابله ندارند. فقط میتوانند با این خطرات کنار آماده یا از آن ها بگریزند.اصولا نسان به تنهای توان مقابله با خشم طبیعت را ندارند. چرا که یی از ضعیف تترین موجودات در طبیعت ست.خطرات طبیعی در کوهستان را به صورت زیر نمایش میدهیم .
ب) خطر هایی که انسان در بوجود آمدن آن نقش مستقیمی دارد. مانند : نداشتن دانش کوه نوردی ریزش بهمن توسط انسان ها پوشاک نامناسب غذای بد ریزش سنگ برنامه ریزی غلط تصمیم گیری نادرست کنترل نامناسب گروه و …
فلسفه دانستن خطر
دانستن خطر و ویژگیهای آن در حفظ تعادل و برگرداندن شرایط عادی با تصمیم گیری های درست برا رسیدن به هدف لازم است.
ویژگی هایی که خطر با خود به همراه دارد عبارتد از:
1-تغییر مکر وضعیت
2-وجود تضاد تعارض گسترده در بین اعضا
3-نبرد و مبارزه با هر وسیله ممکن
4-تغییر میزان مشارکت اعضای گروه در کار گروهی
5-دنبال کردن اهداف شخصی در گروه
6-از بین رفتن هویت باورها و اررشها
7-پیچیدگی و عدم اطمینان به محیط پیرامون و اعضا گروه
8-بوجود آمدن ابهام شک و تردید
از طرفی دانستن خطر برای انسان امتیازاتی را به دنبال خواهد داشت که عبارتند از :
1-درک صحیح از شرایط حاکم بر گروه
2-برگرداندن آرامش به گروه
3-مشکل گشایی از گره های کور
4-تلاش برای پیروزی
5-آمادگی برخورد با موانع
6- کسب هدف و نتایج مورد نظر
7-جایگزینی هدف و اولویت بندی در برنامه
افرادی که خطر را نشناخته و ندانسته به سمت آن میروند برای خود شرایطی را فراهم میکنند که باعث بوجود آمدن نتایج جبران ناپذیری خواهد شد موارد زمان خطر بوجود می آید همانند :
1-هدر رفتن انرژی و توان
2-تنش های مداوم برای سازمان گروه
3- هدر رفتن منابع
4-عجز و ناکامی
5-تسلیم شایط شدن
6-واپس گرایی
7- شکست برنامه و اهداف گروه
با دانستن خطر میتوان امیدوار بود درصد ریسک پذیری و موفقیت اهداف تعین شده به بالاترین حد خود برسد.
کارهایی که قبل از خطر باید انجام داد:
اصولی ترین روش کنترل خطر و به نظم درآوردن شرایط ایجاد فرهنگ سازمانی و تتوجه جدی به امر اموزش در گروه های کوهنوردی است. آموزش محور توسعه در هر سازمانی میباشد. ایجاد بستر آمزش برای بالا بردن روحیه ی کار گروهی و مدیریت بحران در سطوح ملی سازمانی منطقه ای و گروهی لازم است.از طرفی ترغیب به ثات و توسعه سازمان و تشکیلات موفقیت گروه را دو چندان میکند.بستر آموزش برای آرامش و اطمینان افراد در مقابل خطر پذیری و ایمن سازی در بحران میباشد.
وقتی خطر بوجود آمد تبعات آن از داخل گروه به بیرون میرود و بازتاب منطقه ای یا ملی آن میتواند باعث بوجود آمدن حران شود.لذا خطر به سازمان و گروه پشتیبانی نیز ارتباط پیدا میکند.
اگر عوامل خطر را بشناسیم و اطلاعات کافی داشته باشیم با استفاده از آن ها میتوانیم از وقوع حادثه و تبدیل آن به بحران جلوگیری کنیم.همیشه پیگیری بهتر از درمان است تشکی گروه های آماده ی خدمات بحران و تدوین سازمان امداد و نجات و داشتن برنامه مناسب عملیاتی کردن همزمان تمامی گروه های کوهنوردی شهر از اقدامات مهم قبل از خطر است.در ادامه به نکاتی برای مثال اشاره میکنیم .
-آگاهی علمی از موارد خطر در کوهستان
-آموزش و مانور سرعت عمل نحوه اطلاع رسانی عملیات بحران خطرات کوهستان مدیریت بحران
-مهره چینی و تقویت نیروهایی که در زمان بروز خطر بکار می آیند
-تهیه ابزار و تجهیزات مورد نیاز برای زمان خطر
-کسب دانش نجات
-کد بندی و تعریف خطرات کوهستان برای اطلاع عموم با توجه به شرایط منطقه
-تمرین آرامش را دستور کار قرار دهید
نکته : این سوال را همیشه به خاطر داشته باشیم:
چگونه می خواهیم در زمان خطر موفق عمل کنیم؟
کارهایی که در زمان بروز خطر انجام مبدهیم :
بحران در کوهستان از گروه های کوچک کوهنوردی شروع شده و تا سطح ملی هم می رسد. توجه داشته باشید که در زمان بروز خطر خودتان میتوانید بهترین خدمات ارایه دهید پس هیچگاه خودتان را دست کم نگیرید.لازم است بدانید اولین ابزار بحران و خطر پذیری اعتماد به نفس و دانش مبارزه با خطر است.
در زمان بروز خطر واکنش هایی از انسان سر میزند که عباتند از :
1-مرحله بروز خطر
2-مرحله قهرمان نمایی
3- مرحله مواجه با واقعیت
4-مرحله تشکیل یا بازسازی گروه و تجدید قوا و کمک رسانی
5- مرحله فراموش کردن
6-مرحله گزارش حادثه و تهیه صورتجلسه
دانستن این موارد به انسان کمک میکند که روحیه و حالت منسجم داشته با عکس العمل منطقی با خطر برخورد کند.
1-مرحله بروز خطر : (اتفاق افتادن)
در این مرحله فرد بهت زده بدون عکس العمل و با ترس و وحشت با خطر روبرو میشود.تعجب آسیب استرس و هیجان از ویژگی های این مرحله است.
2- مرحله قهرمان نمایی:
در این مرحله پس از چند ثانیه هیجان ناشی از کمک به همنوع بدون تفکر باعث میشود ک فرد خودش را فراموش کرده و به آب وآتش بزند و قهرمانانه به کمک حادثه دیدگان بپردازد در این مرحله فرد خطر را به جان میخرد و ممکن است دست به هر کاری بزند و از عاقبت آن کار هیچ اطلاعی نداشته باشد.
3-مرحله مواجه با واقعیت :
هر کس در جریان خطر و حادثه قرار میگیرد با قبول تاثیر خطر برمبنای واقعیت سعی میکند با آن کنار آمده و شریاط موجود را بپذیرد.
4-مرحله بازسازی یا تشکیل گروه و تجدید قوا و کمک رسانی:
پس از گذشت زمان کمی از خطر برای بازگشت به حالت عادی و بازازی یا تشکیل گروه و ادامه برنامه نیاز به تجدید قوا و راه اندازی مجدد گروه احساس میشود لذا آرامش در زمان بروز خطر از عوامل موفقیت در این مرحله میباشد.
زمانی که عضلات برای مدت طولانی زیر فشار قرار میگیرند خستگی به عضلات فشار آورده و شخص احساس درد و شکایت جسمی دارد نگرانی شدید عاملی دیگر برای این فشار میشود برای جلوگیری از این وضع تمرین آرامش را قبل از بروز خطر انجام دهید
5-مرحله فراموش کردن :
هفته ها یا ماه ها پس از وقوع حادثه این حالت بوجود آید در این مرحله افراد به سوی زندگی عادی خود برمیگردند و همه چیز فراموش میشود.
6 – تهیه صورت جلسه و گزارش حادثه :
در فرصت مناسب برای جلوگیری از تبعات حادثه و ارائه گزارش به مراجع ذیصلاح تهیه ی صورتجلسه با امضای کلیه افراد حاضر در محل حادثه نیاز است و باعث بهبود وضعیت آشفته گروه میشود و همچنین از به وجود مدن جریانات دیگر هم جلوگیری میکند.
آسیب دیدگان خطر:
کسانی هستد که به واسطه بروز خطر آسیب میبینند توان مقابله و مقاومت در مقابل شرای حاکم بر محیط را ندارند که به ور کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
الف)از نظر جسمانی ب)از نظر سلامت روانی
در زمان حادثه افراد به چند دسته تقسیم میشوند:
1-کسانی که تحت تاثیر مستقیم حادثه قرار میگیردند.(حادثه دیدگان)
2-افرادی که میخواهند به نفرات آسیب دیده کمک کنند که معمولا تحت فشار های عصبی و استرس قرار میگیرند.
3-افرادی که میخواهند به نحوی کمک کنند و در صحنه حضور ندارند.
4-کوهنوردانی که نسبت به این موارد بی توجه هستند و فکر میکنند این اتفاق برای آنها نمی افتد.
تعریف فشار عصبی (استرس)
به بهم خوردن تعادل درونی فرد در اثر محرک های فیزیکی یا روانی استرس گفته میشود منشا محرک های فیزیکی محیط یا افراد گروه هستند.به عبارت دیگر هر عاملی که در شرایط فشار عصبی فرد را در رسیدن به هدف تهدید کرده و در نتیجه برای وی شرایط نامطمئن بوجد آورد و دنبال آن فرد هدف را تهدید شده بداند خطر محسوب میشود.
فشار های عصبی دردو حالت بوجود می آید اگر توام با خبر خوش باشد به آن خوش خیم میگویند و مثل خبر فتح قله ی 8000 متری
در صورتی که فشار عصبی ناشی از خبر حادثه ناگوار و منفی باشد به آن استرس بدخیم میگویند و برای افراد مضر است مثل خبر آسیب دیدن اعضا گروه در برنامه.عوامل یجاد کننده فشار عصبی عوامل هستند که سبب احساس فشار عصبی در فر میشوند و معمولا در حالت های فردی گروهی محیطی بروز میکند به مثال های زیر توجه کنید:
عامل فردی : کوهنورد دل میخواهد به قله برسد اما توان ادامه مسیر را ندارد.
عامل گروهی :کوهنوردان در زمون انتخابی همگی فشار عصبی انتخاب یا عدم انتخاب را دارند .
عامل محیطی : برودت و ناپایداری هوا در موفقیت گروه صعود کننده موثراست و تولید فشار عصبی برای گروه میکند. فشار اثرات جسمی روحی و رفتاری متعددی بر روی شخص میگذارد. افزایش فشار خون و تعداد ضربان قلب در ارتفاع میتواند ناشی از اثرات فشار عصبی بر روی جسم باشد. خستگی از کار افسردگی و از دست دادن تمرکز از نتایج فشار روانی بر روی روح و روان افراد است غالبا فشار عصبی موجب دغدغه برای عدم موفقیت در برنامه ها است و حذف عوامل استرس زا در برنامه های کوهنوردی مخصوصا در زمان خطر عامل مهمی در موفقیت شخص یا گروه بر شرایط ناآرام خطر میباشد.
کارهایی که بعد از خطر میتوان انجام داد:
به منظور جلوگیری از صدمت بیشتر در گروه بایستی شرایطی را فراهم کرد که هماهنگی لزم بین نیروهای عمل کننده بوجود بیاید.تقویت روحیه و بازسازی روحی روانی گروه برای جلوگیری از هرج و مرج تعارض و حفظ سلامت بازماندگان از موارد مهم بعد از خطر میباشد.قسمت زیادی از این اقدامات بعد از خطر از هنر های سرپرستی و مدیریتی است.وظیفه مهم گروه تقویت روحیه ی سیب دیدگان اولویت بندی آن ها و تامین منابع لازم جهت ادامه هدف با انجام راه کارها و روش های عملیاتی میباشد. الاع رسانی و ارائه گزارش حادثه به مدیر ارشد در منطقه به همراه بررسی آسیب های وارده لازم است. مدیر ارشد وظیفه اطلاع رسانی بازماندگان حادثه مجروحان مسئولین و عموم مردم را نیز بر عهده خواهد داشت.
بحران چیست؟
بحران یعنی عدم تعادل بین نیاز ها و منابع.در شرایط طبیعی توازن بین نیاز ها در گروه از یک طرف و منابع موجود از طرف دگر برقرار است ولی در بحران همیشه نیاز ها بیشتر از منابع وجود دارند. مدیریت بحران شرایط نامتعادل را به تعادل رانده و در جهت تامین منابع برای کاستن از نیاز ها تلاش کند.
فرآیند مدیریت بحران:
1-پیشگیری
2-آمادگی
3-پاسخگوی وعادی سازی اوضاع
4-ارزشیابی و گزارش
مدیریت انجام کار به وسیله دیگران . مدیریت اجزا : سازماندهی – برنامه ریزی – رهبری – کنترل است.
میریت بحران به هر فرآیندی که اجزا مدیریت را تهدید کند بحران مدیریت میگویند مدیریت بحران و دانشی است که به ما می آموزد چگونه برای آنچه پیش رو داریم برنامه ای در خور و عملیای داشته باشیم و موفق عمل کنیم. از طرفی اتفاقی برای یک گروه حیاتی و برای دیگری مساله کوچک تلقی می شود. معمولا مدیریت بحران قبل از برنامه شروع میشود و از یک گروه کوچک تا یک سازمان و کشور را دربر میگیرد . وظیفه مدیر بحران سامان دهی وضع آشفته گروه است که با نیرو های ارشد خود وارد عمل شده تا نیرو های دیگر دچار موازی کار نگردند با هدف اینکه هر چه سریع تر بحران جمع شود.
جامع ترین وظیفه مدیریت بحران حفظ و نگهدری منابع انسانی میباشد تا در جهت اعتلای فرهنگی جامعه بکار برده شوند. موفق ترین شیوه در مدیریت بحرانشیوه پیشگیریاست یعنی پیشبینی خطر قبل از به وقوع پیوستن آن و کسب آمادگی دانش حل بحران است.
نوع برنامه های کوهنوردی و بحران برای مدیر شرایط و مسئولیت ها را تعین می کند. ارائه ی راهکار های عملیاتی بسته به نوع بحران ممکن است وجود بیاید. در ادامه بحرانهای کوهنوردی را اجمالا اشاره مکنیم:
1-بحران عملیاتی کردن مدیریت ها
2-بحران اطلاع رسانی
3-بحران امنیت
4-بحران پشتیبانی
5-بحران عدم هماهنگی هیئت ها و مربیان
6- بحران آموزش و توسعه
7-بحران جذب منابع
8-بحران لوازم و تجهیزات
9-بحران آسیب دیدگان در حوادث
10-بحران امداد نجات در کوهستان
11-بحران حمایت از ورزشکاران
12-بحران بازماندگان حادثه
13-بحران ماشین آلات و حمل نقل
14- بحران بهداشت
15- بحران تغذیه در ارتفاع
این بحران ها بصورت کلان نوشته شده که از گروه های کوهنوردی کوچک تا سازمان را در بر میگیرد و تاثیر آن بر کوهنوردان بصورت مستقیم است. برای موفق عمل کردن بایستی بحران را بازسازی کرد و به وسیله تمرین بازسازی شرایط خطر آمادگی لازم را کسب کنیم تا نیازی به تاسف و بی برنامگی در شرایط سخت را نداشته باشیم.
نمونه های از خطرات کوهستان :
خطرات کوهستان را به دو دسته کلی تقسیم میکنیم:
الف)خطرهایی که انسان در بوجود آمدن آن دخالت مستقیم دارد به طور مثال گم شدن در کوه-استفاده کردن از تجهیزات غیراستاندارد– حواس پرتی – بی برنامگی – از دست دادن تعادل – عدم هماهنگی با گروه- عدم ارتباط اخلاقی با اعضای گروه – تغذیه نادرست و …
ب)خطراتی هم وجود دارند که طبیعت شرایط آن را بر انسان تحمیل میکند به طور مثال : سرمازدگی – گرمازدگی – بهمن – ریزش کوه – نقاب های برف – رعد و برق – کولاک و …
مساله مهم آمادگی تکنیکی – آموزش – اعتماد بنفس – روحیه عالی – تصمیم صحیح است که انسان میتوان از خطر جان سالم بدر برد
توصیه های ایمنی:
-برای آمادگی در مقابل خطرات کوهستان خود را تجهیز کرده و اصول امداد و نجات را بدانید.
-پیشبینی قبل از خطر همیشه صحیح نیست.با توجه به شرایط تصمیم درست بگیرید.
-کیف کمک های اولیه و کیت بقا را همیشه به همراه داشته باشد.
-زنده یاب-جی پی اس – قطب نما-تلفن همراه-چراغ قوه را در کوله جای بدهید.
-بهترین تصمیم این است بگوئید احتمالا بعدا چه اتفاقی می افتد؟ و بعد از آن چه میشود؟
-در زمان حادثه از نیروهای امدادی هیئت کوهنوردی هلال احمر – فدراسیون کوهنوردی منطقه ای کمک بگیرید.
-بهترین تصمیم متکی بر حقیقت خطر گرفته میشود.
-شرایط خطر را تمرین کنید.
-دانش راه حل یابی و شبیه سازی را بدانید.
-در زمان بروز خطر آرامش خود را حفظ و دیگران را دعوت به آرامش کنید.
-از وسایل ارتباطی بجز در مواقع ضروری استفاده نکنید چرا که گروه پشتیبان با شما تماس گرفته و شما را راهنمایی کنند.
-از انجام فعالیت های خسته کننده و بی نتیجه پرهیز کرده و انرژی خود را برای مواقع ضروری ذخیره کنید.
ابزار شناسی لوازم و تجهیزات انفرادی فنی و گروهی
لوازم و تجهیزات مورد استفاده در کوهپیمایی از عوامل مهم و اساسی در جهت بهبود کیفیت و نحوه انجام پیمایش هستن که باید دارای استاندارد و تائیدیه ( اتحادیه جهانی کوهنوردی استاندارد اروپا) حک شده روی آن باشد.
کارابین
وسیله ای است فلزی ساخته شده از آلیاژ آلومینیوم که برای اتصالات ابزار کوهنوردی مورد استفاده قرار می گیرد. کارابین در دو شکل عمومی D و گلابی و به صورتهای ساده یا پیچ دار ساخته میشد که هر کدام دارای کاربرد خاصی است.
مقاومت کارابی(میزان وزنی که میتواند تحمل کند) بر روی بدنه ی آن نوشته شده است.
اجزای کارابین : بدنه ی اصلی – ضامن –فنر –پین –مهره و پیچ (در کارابین های پیچ دار)
کارابین ها از لحاظ شکل ظاهری و زاویه دهانه انواع گوناگونی دارند.هر یک از این انواع نیز کاربرد ویژه ای دارد
نوار(تسمه)TAPE
نوار یکی از ملزومات کوهنوردی یوده و در موارد مختلف از آن استئفاده میشود. از این موارد میتوان به استفاده از آن در کارگاه ها و حمایت های میانی اشاره کرد.نوار ها با توجه به عرض طول ضخامت یک لا و دو لا بودن دارای مقاومت های گوناگونی هستند.
صندلی سنگنوردی(هارنس)
وسیله ای است که کوهنوردان با استفاده از آن از ضریب اایمنی بیشتری برخوردار میگردند و در صعود و فرود به کار می آید. هارنس سنگنوردی در مدل های گوناگون و برای کاربرد های متفاوت ساخته میشود. دو نوع عموعی آن هارنس های قابل تنظیم و هارنس های ساده هستند.نوع قابل تنظیم بیشتر برای صعود های بلند استفاده میشود.وظیفه اصلی آن تقسیم نیروی ضربه و توزیع آن بر روی بدن و جلوگیری از وارد شدن ضربه مستقیم به بدن است.
هشت فرود FIGURE EIGHT
وسیله ای است به شکل عدد هشت انگلیسی (8) که فقط در فرود ها و بر اساس پیچ خوردگی طناب به دور آن عمل می نماید این ابزار جهت حمایت توصیه نمیشود.
کلاه کاسکت Helmet
وسیله ای است برای محافظت از سر کوهنوردان در مقابل ضربه های احتمالی و ریزش سنگ و یخ.
اسلینگ Sling
تسمه های دولا هستند که دو سر آن به هم دوخته یا گره زده شده است. از این ابزار در حمایت های میانی و به منظور جلوگیری از شکست طناب و راحتی حرکت ابزار از محل استقرار خود در جهات مختلف یا حول محورشان استفاده میشود. همچنین از انتقال نیروی حاصل از حرکت فشار ها کشش ضربه های ناگانی طناب به حمایت های میانی جلوگیری میکند.
میخ Piton
این ابزار معمولا یا از فولاد نرم ساخته می شود یا از آلیاژ کروم و فولاد میخ در انواع و اشکال مختلفی ساخته میشود.
میخ ها از لحاظ رنگ به دو دسته تقسیم میشوند:
میخ های سفید نرم بوده و از جنس فولاد کم کربن با آلیاژ کروم-وانادیوم ساخته میشوند و در برابر زنگ زدگی مقاوم هستند.
میخ های سیاه از جنس فولاد و یا کربن متوسط بوده و دارای منیزیم هستند به همین علت خاصیت ارتجاعی دارند.
میخ ها را با چکش در شکاف میکوبند. برای کوبیدن میخ شکاف را طوری انتخاب میکنیم تا از بیرون بزرگ و عریض و از داخل تنگ و باریک باشد. چنانچه دو سوم یک میخ را بتوان با فشار دست وارد شکاف کرد میخ قوی و محکمی خواهید داشت. البته به یاد داشته باشید که بلافاصله آن را با چکش به خوبی به درون شکاف بکوبید. اگر میخ به خوبی در سنگ فرو رفته باشد صدای زنگ داری خواهد بود. در این حالت با فرو رفتن بیشتر میخ به درون شکاف صدا زیرتر میشود. این صدا را سنگنوردان ایرانی اصطلاحا صدای جان می نامند. در غیر اینصورت صدای خفه ای که به آن سنگنوردان ایرانی اصطلاحا صدای مرگ میگویند شنیده میشود.
اگر میخ تا انتها در سنگ فرو نرفت باید تسمه ای به دور آن انداخت از اهرم شدن آن جلوگیری شود. با وجود ابداع لوازم حمایت های میانی در سنگ نوردی نظیر فرند کیل های چند منظوره هگزان ها و … هنوز میخ ها کاربرد خود را به بعنوان ابزاری مطمئن و قابل اطمینان حفظ کرده اند. یکی از بزرگترین مزیت های میخ نسبت به سایر ابزار امکان تحمل فشار از چند جهت است. این امر به خصوص در کارگاه ها که باید بتواند فشار را از دو جهت تحمل کنند بسیار مفید است. کیل ها و فرند ها با وجود کارآیی بسیار بالای خود فاق این خصیصه میخ میباشند.
در نظر بگیرید برای برپایی کارگاه از دو یا سه کیل و فرند به صورت یک طرفه استفاده کرده ایم . هم طناب شما به کارگاه رسیده و به مسیر ادامه میدهد و در میانه ی راه مشکلی برای او پیش میاد که باید او را بر روی کارگاه فیکس کنید و خود برای نجات او وارد عمل شوید. آیا کارگاه شما این امکان را به شما میدهد؟
مطمعنا خیر ولی اگر در کارگاه خود از میخ استفاده کرده بودید این امکان را داشتید. میخ کوبی یک هنر است. همانند سایر مهارت های ابزار گذاری باید به این هنر دست یافت. همانگونه که میتوان از ترکیب چند کیل با هم یک حمایت میانی قابل اطمینان بوجود آورد و در مسیر هایی که قصد میخکوبی داریم و شکاف مسیر اندازه ای دارد که میخ های قابل کوبیدن در آن نداریم با کمی ابتکار میتوان از ترکیب میخ ها با یکدیگر استفاده نمود.
فرضا در یک شکاف افقی فراخ میتوان از دو میخ ناودانی متوسط و کوچک داخل هم بهره گرفت به این صورت که میخ کوچک تر داخل میخ بزرگ تر جای بگیرد. اگر میخ ها تا انتها داخلل شکاف فرو نرفتند باید یک تسمه دور آن انداخت و کارابین را به تسمه متصل کرد. گاهی میتوان از ترکیب یک کیل و یک میخ برای نصب حمایت میانی بهره گرفت. در این حالت کارابین به حلقه کیل متصل میشود.
چکش
برای کوبیدن میخ ها در شکاف ها به کار می رود. طراحی سر خمیده آن به گونه ای است که میتوان به وسیله آن میخ ها را به راحتی از شکاف بیرون کشید.دسته پلاستیکی آن باعث کاهش ضربه و لرزش حین استفاده میشود.
کیل
کیل ها از هر نوعی باشند دارای دو ببخش اصلی هستند
- بدنه یا سر که داخل شکاف کار گذاشته میشوند
- سیم یا تسمه که کارابین به آن متصل میشوند
کیل ها در اندهای مختلف ساخته میشوند و اصل مهم در کارگذاری آن ها انتخاب شکاف مناسب با اندازه کیل است به طوری که هنگامی که سر کیل را داخل شکاف قرار می دهیم و آن را به سمت پایین می کشیم کیل کاملا در شکاف قرار بگیرد بهترین شکاف برای هر کیل باید :
1)اندازه کیل باشد 2)در قسمت پایینی کمی تنگ شود. بنا به نوع شکاف میتوان از تمامی سطوح کیل استفاده نمود. نکته مهم دیگر در کارگذاری کیل هم راستا بودن جهت قرار گیری آن با جهت سقوط احتمالی میباشد . به یاد داشته باشیم کیل یک ابزار یک طرفه است و تنها در یک جهت عمل میکند. کیل را نباید خیلی در شکاف فرو برد چون در این حالت بیرون کشیدن آن مشکل میشود. اگر شکاف بزرگتر بود می توان از دو کیل به صورت ترکیبی در آن استفاده نمود.
آچار کیل:
آچار کیل وسیله ساده ای است که جهت برون آوردن کیل از محل کاربردی آن مورد استفاده قرار میگیرد این آچار ها تنوع زیادی دارد که بسته به استفاده آن می توان یک میله ساده یا قلاب مانند تا ابزار های بی شکل ساخته میشود.
هگزان HEXANTRIC:
بخش دیگری از خانواده ی کیل ها هگزان (شش وجهی) ها می باشند که روش بکارگیری آن ها نیز همانند کیل است و به علت حالت نامتقارن سطوح خود در انواع شکاف ها جای میگیرند.